-
تنهایی
شنبه 24 مرداد 1394 17:30
گاهی تلخیهای زندگی را با هیچ شیرینی نمیتوان خوشمزه کرد نهایتا یک حالت دومزه ایجاد میشود که مثل ترشیجاتی که من دوست ندارم گلوی آدم را میخراشد. کمی بیشتر و عمیقتر به رفتارهای اطرافیانتان توجه کنید ممکن است وقتی در جواب احوالپرسی میگویند " خوبم مرسی" شاید منظورشان این باشد که " دارم نابود...
-
نودوچهارمین تابستان دنیا
شنبه 10 مرداد 1394 20:34
10 تیر 1394، دیروز روزی بود که فرمهای جشنواره ملی حرکت را تحویل آقای … دادم و باز هم بخیالم آخرین کاری است که با نخستین جشنواره ملی ایدههای زیستی دارم، البته بجز جشنواره داخلی و درگیریهایی که خواهد بود. 10 تیر روزی بود که قرار بود خاتمهی جریان سیاسی 5+1 هم باشد ولی هنوز ه در جزئیات به توافق نرسیدند و این رشته سر...
-
Life Is Beautiful
جمعه 2 مرداد 1394 10:23
یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینما، مخلوطی از کمدی، تراژدی، تاریخ و عشق. اگر فیلم های مربوط به جنگ جهانی را دیده باشید اکثرا فیلم های خشک و ناراحت کننده ای هستند که با احساسات انسان ها بازی میکنند. اما این یکی واقعا انسان را به شک میاندازد اولش با شادی و خنده آغاز میشود و آنقدر شاد است که خیلی از فیلمهای کمدی دیگر...
-
Friends
چهارشنبه 17 تیر 1394 15:56
" هیچکس بهت نگفته بود که زندگی قراره اینطوری پیش بره " " شغل مسخره ای داری، سرخورده میشی، زندگی عشقیت هم به یه نخ بنده " " زندگیت مث یه ماشین شده که تو دنده دو گیر کرده " " وقتی که روز ها هفته ها و ماه های زندگی تو بر وفق مرادت نیست " " اما من کنارت هستم وقتی بارون شروع به...
-
آن شب
یکشنبه 9 آذر 1393 21:27
آن شب نمیدانستم از دنیا چه میخواهم، آن شب انگار کل دنیا در حال خراب شدن بر سرم بود، آن شب برای خودم یک ساندویچ بندری خریدم و بر روی پل سفید قدم زدم و ساندویچم را خوردم، بدون هیچ حسی، بدون هیچ لذتی و حتی بدون هیچ خنده ای. من نمیخندیدم بله کسی که همیشه شاد بود و همه را به شادی فرامیخواند و اتفاقات بد را هم خوب میپنداشت...
-
Flight
چهارشنبه 22 مرداد 1393 20:41
امروز خواندن اولین کتاب کوتاه انگلیسی زبانم را تمام کردم کتاب کوتاه و ساده ای بنام Flight اطلاعات جالبی درباره پرواز کردن در آن است چه دربارهی پرندگان چه ماشینآلات پرنده، و بهتر از آن تجدید دیداری داشتم با ایکاریوس و دیالیوس که از با پرواز در حال فرار بودند و ایکاریوس زیاد بالا رفته بود و به خورشید نزدیک شد و...
-
Rear window
یکشنبه 12 مرداد 1393 20:50
با اینکه بیشتر فیلمهای آلفرد هیچکاک دارای مظموم ترس و هراس است اما این از آنها نیست ولی نام آلفرد هیچکاک بدون هراس بیمعنی میشود در نیجه در سکانس آخر فیلم میتوان دید که چگونه هنر آلفرد هیچکاک نمایان میشود و هراس در دل مخاطب میافکند من به فیلم نمرهی 83 دادم که به نمرهای که به آن داده بودند نزدیک بود ولی با این...
-
مرداد
شنبه 4 مرداد 1393 01:27
این عکس را دوست دارم، زیباست. مرداد که می شود دلم میگیرد، انگار همهی بدیهای زندگی را جلوی چَشمم میبینم نمیدانم چرا شاید بخاطر این است که مرداد من را به این دنیا معرفی کرد. هیچ وقت از تولد یا هر جشن دیگری خوشم نیامده از جشنهایی که در آن تملق بسیار است و خرج بیشتر از آن، شاید این هم بخاطر این است که طعم خوشیهایی...
-
Atonement
دوشنبه 30 تیر 1393 12:10
زندگی دیگران چقدر به ما وابسته است؟ حرفها و کارهای ما چقدر بر زندگی دیگران تاثیر میگذارد؟ اینکه من دربارهی دیگران زیاد نظر نمیدهم یا کلا کم حرف میزنم خوب است این را قبلا میدانستم اما دیشب بیشتر برایم ثابت شد با دیدن این فیلم بیشتر از افرادی که بدون مدرک و از سر تفکرات و توهامت حرف میزنند بدم آمد چون دیدم که...
-
پاس شدن در سیستماتیک نیمی از ایمان است
یکشنبه 1 تیر 1393 14:41
«پاس شدن در سیستماتیک همانند پاس شدن در تمام درسهاست» این یکی از روایاتیست که من میخواهم در جامعه شایع کنم مهم نیست که گفته مهم این است که سیستماتیکشان پاس شود چون اگر سیستماتیک پاس نشود باید دوباره در انتخاب واحد قرار گیرد و به دلیل تغییر ناگهانی قوانین در وزارت علوم باید پولی در ازای انتخاب دوبارهی این درس...
-
کفش خر است
یکشنبه 11 خرداد 1393 12:56
یه روز قبل از اینکه ترم 3 تموم بشه یادم نیست برای چه کاری ولی رفته بودم 30 متری (فکر کنم برای تعمیر لپتاب) از جلوی خیابون امام که رد شدم با خودم گفتم «تا اینجا که اومدی کفشا رو ببین شاید چیز خوبی دیدی خریدی» خلاصه اول رفتم بلا که طبق معمول شلوغ بود و بازم طبق معمول چند نفری با هم خوشوبش میکردنو انگار بعد از مدت...
-
The Intouchables
جمعه 2 خرداد 1393 23:28
از معدود فیلم هایی بود که بعد از تمام شدن لپتاب برا خاموش نکردم و دوست نداشتم تمام شود و میخواستم تا بینهایت آن را ببینم کسی که از آفریقا به فرانسه [1] آورده شده و در آنجا به زندان افتاده است میآید تا برای یک پولدار معلول کار کند و در حین کار بهترین دوستان یکدیگر میشوند و هر یک از دیگری چیزهایی یاد میگیرند از...
-
وقتی در انتظار گودو بودم
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 02:03
منتظر گودو بودن چه حس قریبی دارد، مثل خیلی وقتهای دیگر باز هم اولَش یاد آلبر کامو و افسانهی سیزیف و پوچ اندیشیاش افتادم بعد که کمی فکر کردم فهمیدم که تفاوت در انتظار گودو بودن با سیزیف بودن این است که سیزیف میداند تا بینهایت این کار را میکند و هیچ امیدی به آزادی و رهایی از این عذاب ندارد ولی خوبی در انتظار گودو...
-
زندگی کوتاه است
جمعه 19 اردیبهشت 1393 16:37
سلام فلوریا آملیا به ایرلیو آگوستین، اسقف اعظم هیپو [1] وقتی وسطای کتاب بودم به این فکر میکردم که اگه جای این اسقف بودم با خوندن این نامه همه دنیا رو ول میکردم و میزدم میرفتم، میرفتم به جایی که کسی رو نشناسم و کسی هم منو نشناسه، بعد اونجا یه زندگی جدید رو با آدمای جدید شروع میکردم. یکی از بدترین چیزای دنیا اینه...
-
جوراب را باید شست
پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 00:40
این روزها یکی از معضلات زندگی من جورابهامه طوری که 80 درصد لباسهایی که میشورم رو جورابها تشکیل میدن. آخه بشر با این همه عقلش این همه کار کرد، باکتری درست کرد، رفت فضا، حتی اتم رو هم شکافت بابا بیخیل دیگه یه کاری برای این جورابا کنید جون مادرتون. حالا یه نمونههای نانویی هم هست که میگن بو نمیده کثیف هم نمیشه، باید...
-
این روزها
جمعه 12 اردیبهشت 1393 17:48
این روزها زیاد حالم خوب نیست اکثرا ناراحت و افسردم نمیدونم چرا شاید بخاطر رفتار بقیهی انسانهای روی زمینه یا شایدم پیالم پر شده که اگه اینطور باشه یا پیالم کوچیک شده یا اینکه چیزایی که واردش میشه خیلی خیلی زیاد شدن آخه همین دو هفته پیش بود خالیش کردم و تصمیم گرفتم مثل سابق خوب باشم و شاد و مهربون. من آدم مرموزیم...
-
The Artist
پنجشنبه 4 اردیبهشت 1393 01:17
چیزی که از این فیلم در ذهن داشتم این بود که یک تفاوت در سال 2011 است که باعث شده آن برندهی اسکار شود ولی برخلاف تصور من این فیلم زیاد هم کوتاه نبود و صامت بودن را به گونهای که هیچگاه به آن نگاه نکرده بودیم نشان میدهد نمرهای که به آن دادم متفاوت با آن چیزی بود که به گرفته بود نمره ی من 7/5 بود که 0/5 نمره از...
-
سبزی خورشتی
دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 00:49
اینکه فامیلای من و یا کلا خانوادههای خوزستانی [1] میرن یه تن سبزی خورشتی میخرن بد میشینن یه روز پاکش میکنن یه روز خوردش میکنن و یه روز میپزنش (شد 3 روز) بعد بسته بندی میکنن میزارن تو یخچال یه کار کاملا مسخرست. اون قدیما (عصر یخبندان) ک انسانها مواد غذایی در دسترسشون کم بوده و کلا معلوم نبوده تا کی دوباره غذا پیدا...
-
دوستی تا برای همیشه
جمعه 15 فروردین 1393 11:56
گوشی را چک کردم که دیدم پیامک آمده است، برخلاف اکثر مواقع تصور نمیکردم پیام میسکال باشد و گمان میکردم کسی با من کاری دارد یا پیامک طنزی از طرف دوستان برایم آمده است، اما دیدم که یکی از دوستان که دوران نوجوانی خوبی را با هم داشتیم زنگ زده بود، بعد از تاملی با او تماس گرفتم، همانند چند سری قبل به همراه یکی از دوستان...
-
Scent of A Woman
شنبه 9 فروردین 1393 13:39
بوی خوش زن فیلمی که توانست مرا قانع کند تا در پوشهی Best خودم بزارمش تا در کنار فیلمهایی مثل راننده تاکسی، رستگاری در شوشانک یا پدر خوانده قرار بگیره. از فیلمهای آل پاچینو بنظر من در این فیلم بعد از بعد از ظهر سگی بهترین بازی خودشو نشون داد واقعا کی میتونست اینقدر خوب کور باشه و در عین کور بودن اینقدر خوب سرهنگ...
-
عیدی بدون شوق
سهشنبه 5 فروردین 1393 22:44
چند ساعتی از تحویل سال 93 میگذرد، در اتاق نشستهام (اتاقی که به آن اتاق ... میگفتند) همانطور که به دوستان هم در فیسبوک اعلام کردم امسال هیچ برنامهای نداره، برنامه نداشتن من بخاطر اعتراض است، اعتراض به همهی کسانی که در سال/ های قبل که برنامه میریختم با بیبرنامگیشان برنامههایم را خراب میکردند و به آنها گفتم که...
-
The Graet Gatsby
سهشنبه 5 فروردین 1393 22:39
گتسبی بزرگ، فیلمی که زیاد تعریفش را از دیگران، رسانهها، فیسبوک و یا شاید اگر چک میکردم مجلات و روزنامهها شنیده بودم این فیلمی بود که در اولین روز تعطیلاتم بعد از امتحانات پایان ترم 3 دیدم. جالب بود اقتباسی بود از یک داستان که فکر کنم نام دیگری داشت، من این فیلم را چیزی بین مورد عجیب بنجامین باتن و هوانورد میبینم،...
-
Manhatan
یکشنبه 18 اسفند 1392 00:36
زیاد تعریف ودی آلن را شنیده بودم اما از کارهای اوتقریبا چیزی ندیده بودم تا اینکه در مراسم گلدن گلوب بعضی از آثار ارزشمند او را در چند دقیقه نشان دادند و منهتن هم بین آنها بود. منهتن را دیدم مرا یاد شبکههای غذایی در اکولوژی انداخت رابطهی بین تعداد کمی از انسانها ار طی چند ماه بخوبی نشان داد و البته پیچیدگی این...
-
خوزستان گردی برای زنده ماندن
پنجشنبه 8 اسفند 1392 14:20
دوست داشتم یک سفر داشته باشم از نوع ریلی با اینکه کوتاه بود و به یک جایی تکراری میرفتم ولی میخواستم عقلا یک راه جدید را برای یک مقصد تکراری تجربه کنم تا برایم کمی هم که شده متفاوت باشد، باید بگویم من هم مانند دکتر شلدون کوپر عاشق قطار ها هستم و آنها را از هر وسیلهی نقلیهی موتوری [1] بیشتر دوست دارم. واقعا خوب بود...
-
عشق
سهشنبه 29 بهمن 1392 21:59
دیشب یه فیلم دیدم, خیلی اغواکننده بود نه صحنه ی خاصی داشت که تحریکم کنه نه در مورد ازدواج بود ولی طوری شد که قطعش کردم یکم با خودم حرف زدم تا از سرم بپره [1] . خیلی مسخرست ولی یه حس خوبیه که یه نفرو داشته باشی که دوستت داشته باشه و بهت نیاز داشته باشه تا ازش حمایت کنی نمیدونم شاید همه اینجور نباشن ولی من هر چند وقت یه...
-
Che
یکشنبه 27 بهمن 1392 11:31
چه گوارا چه بود و چه کرد.!!! در اتاقی با دوستان و آشنایان نشسته باشید و صحبتتان این باشد که برویم انقلاب کنیم!!! بله خودمان همین چند نفر با کمک 20-30 نفر دیگر که هماهنگ کردهایم 2 روز بعد با لنج به کوبا بروی و باتمام سختی ها واقعا انقلاب کنی. به این میگویند هدف داشتن باید طوری رفتار کرد که انگار هیچ مشکلی برای هدفت...
-
The Help
پنجشنبه 24 بهمن 1392 15:35
خدمتکار دومین فیلمی که در تعطیلات بین دو ترم دیدم، فیلم متفاوت و خوبی بود جالب اینه که من بهش نمرهی 8 دادم و وقتی دیدم واقعا نمرش 8ته فهمیدم که عقلا این فیلمو عاقلانه (شبیه بقیه انسانها) نمره دادم. موضوع اصی فیلم برام یه چیز مسخره بود اینکه کسی بخاطر رنگ پوست بین مردم تفاوت میزاره میدونم قبلا اینجوری بوده حتی الان...
-
بیمارستان
چهارشنبه 23 بهمن 1392 18:20
نمیدانم چرا در LCD بیمارستان که وضعیت بیماران را طی عمل نشان میدهد که مثلا در حال عمل یا انتقال داده شده به بخش هستند هیچگاه نمینویسند فوت شده؟!!! مگر کسی نمیمیرد؟!! اگر مردم منتظر خبرند و ما این LCD را برای هرچه سریعتر خبر دادن به آنها در اینجا گذاشتهایم پس چرا خبر نمیدهیم؟!! دو احتمال وجود دارد: · کسی که...
-
مرز
جمعه 11 بهمن 1392 11:32
وجود کشور چه مفهومی دارد وقتی مردم امروز از کلماتی مانند سازمان ملل، دهکدهی جهانی، یونسکو و ... استفاده میکنند. ولی با این حال باز هم افراد زیادی به کشورشان و وجود آن افتخار میکنند یا اینکه از آن یا هر جای دیگر تنفر دارند در حالی که اصلا وجود ندارد. دوست دارند جای دیگری باشند بعضیها هم هستند که حتی اگر در بهترین...
-
before sunrise
پنجشنبه 10 بهمن 1392 17:07
جالب بود یه جورایی یه شباهتی به فیلم رانند تاکسی یا روزی روزگاری در غرب داشت شاید خندهدار باشه چون سه تا فیلم با سه سبک مختلفاند ولی حسی که بهت میداد می تونه یه شباهتهایی داشته باشه اینکه از فیلم خوشت نیاد ولی مجبور بشی نگاش کنی تا تهش هم میشینی میبینی حتی اگه سه ساعت طول بکشه. فرقش با بقیهی فیلمهای عاشقانه این...