نظرات من درباره بعضی چیزا

نظرات من درباره بعضی چیزا

این وبلاگ صرفا نظرات شخصی اینجانب است و بی احترامی به دیگران تلقی نمیشود
نظرات من درباره بعضی چیزا

نظرات من درباره بعضی چیزا

این وبلاگ صرفا نظرات شخصی اینجانب است و بی احترامی به دیگران تلقی نمیشود

این روزها

این روزها زیاد حالم خوب نیست اکثرا ناراحت و افسردم نمی‌دونم چرا شاید بخاطر رفتار بقیه‌ی انسان‌های روی زمینه یا شایدم پیالم پر شده که اگه اینطور باشه یا پیالم کوچیک شده یا اینکه چیزایی که واردش میشه خیلی خیلی زیاد شدن آخه همین دو هفته پیش بود خالیش کردم و تصمیم گرفتم مثل سابق خوب باشم و شاد و مهربون.

من آدم مرموزیم خیلی چیزا هست که حتی مامانم درباره من نمیدونه، وقتی کسی باهام دوست میشه هرچی بیشتر زمان می‌گذره میفهمه که چقدر کم منو میشناخته، اونایی که بار اول منو میبینن فکر میکن از اون آدمایی هستم که همش تو خودممو عمرا کسی بتونه با من دوست بشه ولی من همیشه به همه میگم که هزار دوست کم و یک دشمن زیاده.

جالبتر اینکه یه چیزایی هست که خودمم درباره خودم نمیدونم مثلا همین چند روز پیش کشف کردم که منم شعر میگم!!!شعرای قشنگی هم میگم، شعرایی میم که هیشکی نمی‌خوندشون حتی خودم یا حتی شاید هیشکی هم نتونه بشنوشون آخه وقتی تنهایی پیاده روی میکنم شعر میگم و حتی خودمم حواسم نیست که شعر دام میگم تا اینکه اون روز یهو بخودم اومدم، به خودم گفتم عجب چیزی گفتم ولی هرچی فکر میکردم یادم نمیومد چی گفتم شعرای منو هیشکی نمیخونه حتی خودم. گر اینکه یکی یه روز تعقیبم کنه و چیزایی که میگمو بنویسه. اصلا انگار اون لحظه من نیستم یه موجود دیگه دره این شعرا رو میگه.

خیلی از افرادی که تو کار نوشت هستن نوشتن منو مسخره میدونن و اینکه از هیچ قاعده‌ای پیروی نمی‌کنم ولی این اعتقاد و قاعده‌ی منه. اصلا مگه کی قواعدو ساخته؟؟؟

خب معلومه خودمون خودمون یه سری قانون گذاشتیم که ازش پیروی کنیم که چی؟؟؟ که بنظر قشنگ بیاد یا منظم؟؟؟

چرا آزادی رو تو نوشتن هم از خودمون میگیریم؟؟؟

آزاد زندگی کنید اونقدر آزاد که بقیه از حسودی بهتون اعتراض کنن :دی جمعه 12 اردیبهشت 1393 اهواز

نظرات 2 + ارسال نظر
ali دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 ساعت 13:10 http://wikinote.blogsky.com/

ادامه بده
هم به پیاده روی و هم به شعر و کلا هر چیزی که باعث میشه که شعر ها سرازیر بشن روی لب هات



انسان موجود حسودیه ، برای همین هم هست که قانون رو ساخته؛ میگه اگه من حق ندارم کاری رو بکنم و پس تو هم حق نداری انجامش بدی

«کورت توخولسکی- در کتاب بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن»

امید آخرین چیزیست که میمیرد "گابریل گارسیا مارکز"

محدثه یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 13:21 http://www.sayeeroshan.blogsky.com

سلام
چه شخصیت جالبی! خب یه دفترچه با خودت بردار که بتونی شعراتو بنویسی..
اکثر تصویرایی که استفاده می کنی خاکستریه، دنیا سیاه هست ولی نه همیشه نه اینطوری.. عینکت رو عوض کن بذار رنگ ها رو ببینی.. (جسارت یک دوست..)

با "قرآن مصور5 " بروزم
خوشحال میشم سر بزنی و نظر بدی،ممنون

حس و حال شعر گفتنم طوری نیست که بتونم بنویسمش
:دی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.