وجود کشور چه مفهومی دارد وقتی مردم امروز از کلماتی مانند سازمان ملل، دهکدهی جهانی، یونسکو و ... استفاده میکنند. ولی با این حال باز هم افراد زیادی به کشورشان و وجود آن افتخار میکنند یا اینکه از آن یا هر جای دیگر تنفر دارند در حالی که اصلا وجود ندارد. دوست دارند جای دیگری باشند بعضیها هم هستند که حتی اگر در بهترین جای universe بگذارندشان باز هم از جای خود شاکیند و بنظر من نمیدانند چه میخواهند، جالب این است که در راستای تغییر جای خود هیچ تلاش و کوششی هم نمیکنند و فقط اعتراض میکنند.
میدانم که انسان موجودی کمال پرست ایست اما با این حال باز هم چنین انسانهایی قابل درک نیستند چرا که در راستای کمال دیگران که هیچ در راستای کمال خود هم کاری نمیکنند.
شایم خودم هم از نظر بسیاری اینگونه باشم.